درزمانی که ایل غیور بختیاری به ریاست حضرت حاج علیقلی خان سرداراسعد(رحمه ا...علیه)
پس از چندین نبرد سنگین موفق شدند وارد پایتخت بشوند با جانفشانی ودادن تعدادی شهید
موفق شدند مناطق مهم وخیابان هاو ادارات وتلگرافخانه را ازدست قوای دولتی خارج کرده
وبه تصرف خود دربیاورند _وفقط کاخ پادشاهی وساختمان قزاقخانه مانده بود.
که اتفاقا این 2نقطه خصوصا قزاقخانه پراز نیروهای ورزیده _قوی ووفادار به شاه بود
قزاق هانظامیانی بودند که اکثرا ازسرزمین روسیه استخدام شده ومورد بهترین وپیشرفته ترین
اموزش نظامی روز دنیاقرار گرفته بودند واسلحه های انان هم خیلی بهتر وپیشرفته تر ازاسلحه
های بختیاری بود.قزاق ها ازکشور قزاقستان کنون که در ان زمانی یکی از ایالات و استان های
کشور روسیه بود وباکو_وقفقاز گلچین شده وهمگی از نظر قدرت بدنی_سرعت عمل_دقت در تیراندازی
شهامت وشجاعت وجثه و اندام از ایل بختیاری جلوتر بودند ولی چیزی که در ایل بختیاری وجود داشت
تعصب_غیرت_وطن پرستی_ایران دوستی وعشق به شهادت وشجاعت ایلاتی بود_بختیاری ها
از دوران کودکی در پشت اسب می تاختند وتیر اندازی می کردند اسب واسلحه بزرگ ترین عادت
زندگی یک بختیاری بود _لکن بختیاری ها درهم بودند وضعیف وقوی وپیروجوان چاق ولاغر
پردل وکم دل قاطی بودند ولی قزاق ها گلچین بوده وهمگی فقط جوان _فقط قوی فقط پردل
وفقط بهترین تیرانداز بودند و ضعیفان وناتوان ها را بیرون کرده
ادم پیر وضعیف درمیان انها اصلا نبود ولی درمیان بختیاری هم کودک 14ساله بود وهم پیرمرد 90ساله.
واین قضیه را بخوبی سرداراسعد می دانست لذا ان مرد بزرگ که خودرا دریک قدمی پیروزی می دانست
وبه خوبی از سختی کار اگاه بود واز قدرت ودلاوری قزاق ها مطلع بود وضمن اینکه خودش
سالها با درجه ی سرهنگی وسرتیپی در نظام از سن 20سالگی خدمت کرده بود
وسالها تجربه ی حضور در درباره ناصرالدین شاه ومظفرالدین شاه را داشت.
لذا خیلی نگران قدرت قزاق ها بود .اوآبروی خود وخانواده ی خود را در این را خرج کرده بود
واگر از قزاق ها شکست میخورد علاوه براینکه خود وبرادرانش نابود میشدند تمام فامیلش
وتمام ان سوارانی که تحت امر او بودند نابود میشدند وهم چنین همه ی علمای بزرگ
اسلام که با او همکاری کرده بودند واو را به این کار تشویق کرده بودند تاریشه ی
استبداد وظلم را بکند همگی اعدام میشدند_علمایی مثل حضرت سید عبدا...بهبهانی_
حضرت اقای طباطبایی _حضرت سید حسن مدرس_حضرت اقای حاجی نورا... اصفهانی و_
وسردارانی مثل ستار خان وباقرخان هم قطعا اعدام می شدند_سردار اسعد فقط نگران
خودش نبود بلکه نگران اسلام وایران ومردان بزرگ ونامی ایران بود_اواین نگرانی را هرروز و
هرشب داشت وخیلی اندیشه کرد _اوبا خودش فکرکرد که اگر شکست بخورد ودست
گیربشود آبرویش ریخته می شود وشکنجه ها خواهد شد وهمه علمای اسلام را هم
به کشتن خواهد داد ولی اگر درحین شکست کشته می شد دیگر دینی به گردن او نبود
از نگاه کردن به سید حسن مدرس و اقای بهبهانی وطباطبایی وحاج اقا نورا...
خجالت نمی کشید زیرا بعداز تفکرات زیاد به این نتیجه رسید که بختیاری ها یک رسم
خیلی قدیمی دارند که هروقت می خواستند به جنگ مهمی بروند دست به سگ کشان می
زدند_یعنی یک سگ پیر ومریضی راکه مردنش خیلی نزدیک بود ومردن برایش بهتر
از زندگی کردن بود اورده ودر حضوره همه ی سربازان وسرداران طایفه سربریده.
پس اورا دفن کرده وهمگی باید دست روی قبر سگ بگذارند و قسم بخورند
که هرگز در این جنگ عقب نشینی نکنند وان قدر پافشاری بکنند تا یا بمیرند
یا پیروز شوند واگر فرار کردنند قبر ان سگ به مثل قبر پدرومادر واموات ان ها می باشد
این رسم درهنگام فتح قندهار بدست ایل بختیاری ودهلی هندوستان در زمان نادر شاه افشار
صورت گرفت ودر جنگ های داخلی خود بختیاری هم چند بار انجام شد از جمله درجنگ طایفه ی شاهو(شهو)زراسوند بایکی از طوایف.
:: بازدید از این مطلب : 1209
|
امتیاز مطلب : 107
|
تعداد امتیازدهندگان : 25
|
مجموع امتیاز : 25